کد مطلب:28239 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:165
1302. امام علی علیه السلام - در توصیف مردم به هنگام بیعت -: چیزی مرا به هراس نینداخت، جز آن كه مردم همچون یال كفتار به دورم ریخته، از هر سو به من هجوم آوردند، چنان كه حسنْ و حسین، در زیر پاها لگدمال شدند، پهلوهایم آزرده شد و مانند گلّه گوسفند، مرا در میان گرفتند.[2]. 1303. امام علی علیه السلام - در گزارش بیعت[3]: به سان شتران تشنه كه به آبخور رسند در حالی كه چوپان، آنها را رها ساخته و بار انداخته اند، گرد من ازدحام نمودند، به گونه ای كه گمان بردم كُشنده من اند یا این كه برخی از آنان، كشنده برخی دیگر، در حضور من اند.[4]. 1304. امام علی علیه السلام - به هنگام گزارش بیعت شكنی طلحه و زبیر -: نزد من آمدید و گفتید: با ما بیعت كن. گفتم: چنین نكنم. گفتید: آری؟ گفتم: نه؛ و دست خود را جمع كردم، و شما دستانم را گشودید، و دست خود را پس كشیدم، و شما آن را كشیدید. گرد من ازدحام نمودید، چونان شتران تشنه كه بر آبخور وارد شوند، به گونه ای كه گمان بردم كُشنده من هستید و برخی از شما كُشنده دیگری هستید. آن گاه دست خود را دراز كردم و با اختیار، با من بیعت كردید و در آغاز، طلحه و زبیر، از روی میل و اراده، و نه اجبار، با من بیعت كردند.[5]. 1305. امام علی علیه السلام - در گزارش بیعت خود -: دستم را گشودید و من آن را بستم، و شما آن را كشیدید و من جمع كردم. آن گاه، مانند شتران تشنه كه به آبخورها وارد شوند، گرد من ازدحام نمودید، به گونه ای كه كفش از پایم در آمد و عبا از دوشم افتاد و ناتوانان، لگدمال شدند. شادمانی مردم از بیعت با من، بدان پایه رسید كه خردسالان، شادمان شدند، بزرگ سالان، لرزان لرزان، و ناتوانان، به سختی بدان جا روان شدند، و دخترانِ نورسیده [ برای دیدن منظره] حجاب از چهره برگرفتند.[6]. 1306. وقعة صفین - به نقل از خفاف بن عبداللَّه -: مردم برای بیعت با علی علیه السلام، مانند پروانگان، گرد او ازدحام نمودند، تا آن جا كه كفش ها ناپدید شد، عباها از دوش افتاد، و پیرمردها لگدمال شدند.[7].
1301. امام علی علیه السلام - در توصیف بیعت خود -: به سانِ شتران كه به بچّه های تازه متولّد شده شان روی می آورند، به من رو آوردید، در حالی كه می گفتید: «بیعت، بیعت!». دست خود را بستم، و شما آن را باز كردید. دست خود را وا گرفتم، و شما آن را [ به سوی خود] كشیدید.[1].